یادداشتهای یک اطلاع رسان

وب نوشت های زهره نیکخواه دانشجوی کارشناسی ارشد کتابداری و اطلاع رسانی درباره کتابداری و اطلاع رسانی

یادداشتهای یک اطلاع رسان

وب نوشت های زهره نیکخواه دانشجوی کارشناسی ارشد کتابداری و اطلاع رسانی درباره کتابداری و اطلاع رسانی

کمبود نیروی انسانی!

 

مطلب اول : همزمان با روز جهانی جامعه اطلاعاتی در روز ۲۷اردیبهشت نخستین روزنامه فناوری اطلاعات و ارتباطات کشور منتشر شده این روزنامه در ۱۶صفحه تمام رنگی در قطع کوچک منتشر میشه و بنا به گفته ی مسوولان اون به زودی ضمیمه‌های تخصصی نیز به اون افزوده خواهد شد.این قطع بدین دلیل کوچک انتخاب شده  که همچون خود     ICT از جهات مختلف دارای نوآوری بوده و به شکل زیبا ارایه بشه ضمن اینکه استفاده و مطالعه آن در محل‌های مختلف ممکن باشد و نگهداری آرشیو آن هم ساده تر انجام بشه.

مطلب دوم : در سایت ایرنا و از قول دبیر شورای عالی اطلاع رسانی آومده که نبود نیروی کارآمد در تولید اطلاعات، هزینه سنگین و عدم وجود نیروی انسانی متخصص ما را دچار رکود و چالش کرده است. حالا در مورد  اینکه چه کسی باید این نیروی متخصص کارآمد رو تربیت کنه و اصولا این خیل عظیم فارغ التحصیلان بیکار به چه دردی میخورن مطلبی عنوان نشده .

حمید شهریاری در سمینار میان منطقه‌ای یونسکو، جامعه اطلاعاتی و جوامع معرفتی که  همزمان با روز جهانی جامعه اطلاعاتی برگزار شده گفته ما هنوز نتوانستیم داده‌های خود را به صورت اطلاعات درآوریم و هنوز جامعه ما به سطح جامعه اطلاعاتی نرسیده است. دسترسی به اطلاعات و دانش یکی از نکات قابل ملاحظه برای یونسکو است، برای رفع فقر لازم است که اطلاعات و دانش را که در جهان تولید می‌شود در اختیار همگان قرار داد.

کتاب درمانی

 

کتاب درمانی

 برای درس سازمان و اداره مراکز مدارک و کتابخانه های تخصصی بخشی از یک کتاب رو ترجمه کردم که در رابطه با انواع کتابخانه های تخصصی و اهداف و وظایف اونها بحث شده بود و  اونها رو به ده دسته تقسیم کرده بود . یکی از انواع کتابخانه های تخصصی قرار گرفته در این تقسیم بندی کتابخانه های بیمارستانی بودند کتابخونه های بیمارستانی در اینجا البته نه اون کتابخانه هایی که در بیمارستانهای آموزشی برای اساتید و دانشجویان و کادر کتابخانه فراهم میشه اینجا صحبت از کتابخونه هایی هست که مخصوص بیماران هست که کتابخونه های ویژه بیماران ، مجموعه ای از کتابهای ساده برای بیماران فراهم می کنند تا بیماران در میان این کتابها احساس آرامش و لذت پیدا کنند . در برخی از کشورها با استفاده از مجموعه این کتابخانه ها که به صورت گزیده انتخاب شده اند به وسیله ی کتاب  می تونند ترس روانی(psycho-phobia) در مورد بیماری را کاهش بدن و به وسیله کتاب به درمان بیماران می پردازند که این روش با اصطلاح " کتاب درمانی " شناخته شده هست  . هدف از کتاب درمانی مشاوره و راهنمایی با استفاده از کتاب است . در واقع کتابخانه های بیمارستانی اگر مجموعه ای مناسب داشته باشند و بتونند از خدمات مشاوره ای فردی که به اصول روانشناسی و بهداشت روانی آشناست بهره بگیرن می تونن با استفاده از کتاب درمانی اوقات بیماران را در طول زمانی که در بیمارستان بستری هستند به نحو مطلوبی پر کرده و با ایجاد روحیه و شوق به زندگی به درمان جسمی اونا کمک کنن. با استفاده از روشهای کتاب درمانی می توان برای بیماران صعب العلاج نوعی تسکین روحی نیز ارائه کرد. و من به شخصه معتقدم که اگه این روش در مورد بیماران خاص یا اونایی که بیماریشون طوری هست که امیدی به زندگی ندارن اجرا بشه در ایجاد آرامش در آنها می تونه نقش فوق العاده ای داشته باشه .

و جالب اینکه اموزه کتاب درمانی یک از وظایف  کتابداران عصر جدید نامبده شده و همین هفته ی پیش بود که یکی از همکلاسیها در لکچری که برای همین درس ارائه دادن یکی از  مشاغل  جدیدی که برای کتابداران تخصصی ایجاد شده رو" کتاب درمانی" عنوان کردند . پس ما هم در ایران باید جدی تر به این مشئله نگاه کنیم و نمی تونیم بهونه بیاریم که ما هنوز برای افراد عادی کتابخونه به تعداد کافی نداریم و ...

 

وبگردی

 

در جام جم آنلاین خبری خوندم تحت عنوان انتخاب کتابخوان نمونه کشور در هفته کتاب امسال متاسفانه در متن خبر چگونگی انتخاب کتابخوان برتر نیومده و برای من خیلی جالب هست که بدونم نحوه ی انتخاب این فرد و ملاکهای مورد نظر چی هست و البته در متن خبر اومده که هدف از این کار ترویج فرهنگ مطالعه است حالا من نمی دونم این کار چقدر می تونه در توسعه کتابخوانی تاثیر داشته باشه !! ولی به نظر من اینجور کارها اثر مقطعی دارن وبرای حل مشکل کتاب نخواندن ما ایرانیها باید کارهای اساسی تر و ریشه ای تری باید کرد .

مطلب دیگر : وبلاگ کتابداری در پست جدیدش مطلبی با عنوان وبلاگهای مرده به نحوه ی تعیین وبلاگهای هسته از طریق قانون لوتکا  پرداخته و همینطور نحوه ی مرگ و میر وبلاگها رو بررسی کرده که به نظر من مطلب خیلی جالب و جدیدی هست و اگه وبلاگ نویس هستین و می خواین بدونین وبلاگتون یک وبلاگ زندذه هست یا مرده محسوب میشه این مطلب رو حتما بخونین . 

و مطلب آخر قبلا در جاهای مختلف خونده بودم که وبلاگ نویسی زبان فارسی رو تهدید می کنه و به اون آسیب می رسونه ولی اینجا بهرام اشرف زاده که یک پژوهشگر زبان فارسی هست این مطلب رو کاملا رد کرده و حتی عقیده داره که وبلاگنویس فرصتی برای گسترش زبان فارسی هست .ایشون عقیده دارند که : «هر وبلاگی زبان خاص خودش را دارد و زبان وبلاگ‌ها در طیفی از کاملا رسمی و ادبی تا کاملا غیررسمی و محاوره‌ای قرار می‌گیرند. با این حال، شاید بتوان گفت که زبان غالب وبلاگ‌ها شبیه به «نثر شکسته» است. هر وبلاگی محتوا و شخصیت خاص خودش را دارد و حکم دادن درمورد اینکه به‌طور کلی وبلاگ را با چه زبانی باید نوشت منطقی نیست.»