زن آرمانی،زن فتّانه

 

زن


زن آرمانی،زن فتّانه: بررسی تطبیقی جایگاه زن در ادبیات فارسی. آذین حسین زاده. تهران: قطره٬ 1383. 244 ص. چ اول. 2000 تومان.
مسایل زنان از موضوع های قابل توجهی است که در ایران – و جهان – نظر بسیاری از محققان را به خود جلب کرده است. کتاب حاضر به جایگاه و مقام زن در جامعه و به تبع آن چگونگی بازنمایی آن در ادریات کهن و امروز می پردازد.
ادبیات داستانی که در مقیاسی جهانی همواره از رنگ و بویی مردسالارانه برخوردار بوده٬ از دیرباز تا کنون تلاش کرده است تا برای پرسش های خود در مورد هویت انسان از طریق تبیین جایگاه زن پاسخی مناسب پیدا کند.
در مقدمه نسبتاً مفصل و جالب کتاب٬ نویسنده در آغاز دو صفت آرمانی و فتانه را – دو خصیصه و دو مسند هنجار – در دنیای مردانه بررسی می کند و به جایگاه زن در تمدن باستان٬ روابط اجتماعی حاکم بر آ« / ادیان مختلف و ... می پردازد.
مبحث روابط اجتماعی با نقل قولی از میشل فوکو آغاز می شود: « میشل فوکو هنگام بررسی تاریخ روابط جنسی در عهد باستان به این نکته اشاره می کند که در جامعه ای که در آن دختران در سنین بسیار کم (15 تا 18 سالگی) با مردانی که در اغلب موارد دو برابر شان سن دارند ازدواج می کنند رابطه ی میان زن و مرد به رابطه ی استاد و شاگرد و یا اگر خوش بینانه به موضوع بنگریم٬ به رابطه ی پدر و فرزند تبدیل می شود. در چنین محیطی بدیهی است که عامل اصلی تمامی تصمیم گیری ها مرد است و این نکته همیشه به سادگی آشکار نیست که آیا نظریات و ابتکارها نخست از جانب مرد صادر شده است یا زن؟».
در مباحث بعدی به هویت زنان در جامعه می پردازد که این هویت یابی یا از طریق پدر و یا شوهر به زن منتقل می شود و زن همیشه زیرمجموعه مردان خانواده است و در جامعه ما و در تمام سطوح مثلا نام خانوادگی زن پس از ازدواج فراموش می شود و زنان با عناوینی مانند « زن علی آقا بقال»٬ «مادر اکبر»٬ «خانم آقای مهندس تربتی» و یا «خانم دکتر احمدی» خوانده می شوند.
بحث هویت زن در ادبیات کهن نیز از مطالب بسیار جالب این مقدمه است: در داستان سمک عیار خورشید شاه به خاطر عشق ماه پری وارد نبرد با دشمنان می شود اما تمام این جنگ و گریزها به منظور تامین منافع خورشید شاه – مرد داستان – است.
رودابه در شاهنامه زنی مستقل و متکی به نفس و با اراده است که با هدف تجسم بخشیدن به خواسته های دل٬ موقعیت اشرافی خود را زیر پا می گذارد و به منظور وصال یار سر در پی زال می گذارد اما با کمی دقت درمی یابیم که اینها مقدمه ای است برای حیات بخشیدن به شخصیت اصلی داستان شاهنامه یعنی رستم.
در بحث دین نیز به این موضوع می پردازد. مریم زنی است بسیار با شهامت و با تقوا اما نقش عمده او در وهله ی اول حیات بخشیدن به مسیح (ع) است و تمام ارج و قرب مریم مقدس مدیون نقشی است که به عنوان مادر مسیح دارد.
و یا آنچه از آسیه زنی استثنایی در تاریخ ادیان می سازد٬ نقش مهمی است که او در نجات موسی (ع) و پرورش او برعهده داشته است .... .