تابستان سال پیش من در یک دوره ی یکی دوماهه با یک کتابخانه ی عمومی همکاری داشتم . ور در همین دوره ی کوتاه بود که متوجه شدم که کتابخانه های عمومی در ایران واقعا دچار مشکلات عدیده ای هستند از کمبود نیروی انسانی تا کمبود فضا و تجهیزات و همینطور عدم استفاده ی کارآمد از تکنولوژیهای جدید نکاتی هستند که در اولین نگاه هر کسی که با این نوع از کتابخانه ها سروکار داره متوجه اون میشه . مثلا همین کتابخانه ای که من در مورد اون صحبت می کنم فقط یک کتابدار داشت که در دو شیفت صبح و بعد از ظهر کتابخانه رو اداره می کرد و و این کتابخانه در اون چند ماهه تازه داشت مراحل خودکار سازی رو طی میکرد و در اولین قدم ورود اطلاعات کتابهای کتابخانه از طرف مدیدیت کتابخانه های استان برای اونا تعیین شده بود و جالب این بود که برای ورود اطلاعات 8 هزار کتاب به کامپیوتر یه ضرب الاجل سه ماهه تعیین شده بود البته برای کلیه ی کتابخونه های استان و من به شخصه شاهد استرسی که کتابدار این کتابخونه داشتن بودم وایشون واقعا از جون مایه میزاشتن چون این کتابخونه مراجعان زیادی داشت و در تمام ساعات روز کتابخونه واقعا شلوغ بود ( که البته یکی از دلایل این شلوغی اخلاق و برخورد خوب کتابدار این کتابخونه بود که مخاطبان بیشتری رو به کتابخونه جذب میکرد )و خود بخش امانت و یا نشریات نیاز به یک کتابدار داشت .حالا در کنار این همه مراجعه کننده ، ورود اطلاعات ، پاسخگویی به مقامات بالاتر ، نظافت کتابخانه ( که به بهانه ی کمبود بودجه خود این خانم کتابدار مجبور به نظافت کتابخونه بودند !) ثبت کتابهای جدید ، نامه نگاریهای اداری ، تحصیلات ضمن خدمت کتابدار و ... و در برابر این همه کار و استرس ، کتابداران کتابخونه های عمومی حقوق ناچیزی هم می گیرند و از طرف دیگه امنیت شغلی هم ندارند . نکته ی دیگری هم که در مورد کتابخونه های عمومی به نظرم جالبه مجموعه سازی در این کتابخونه هاست که در پست بعدی در موردش صحبت می کنم .
خوب با این همه مشکلات آدم چرا باید کتاب دار یه کتابخونه ی عمومی بمونه؟
سلام زهره خانوم ممنون از اینکه به من سر زدید خیلی خوشحال شدم. وبلاگ واقعاْ قشنگ و جذابی دارین. موفق و سربلند باشین.
سلام زهره خانم. تمام این چیزهایی که گفتین در تمام کتابخانه های ایران از هر نوعی وجود داره .حالا یه جا کمتر و یه جا بیشتر. خوش به حال این خانم که حداقل همکار نداره چون داشتنش هم دردسر بزرگیه. ممکنه منظورم واضح نباشه اما ....
سلام دوست گرامی !!!
یک نفر میاد که من منتظر دیدنشم
یک نفر میاد که من تشنه بوئیدنشم
مثه یه معجزه اسمش تو کتابا اومده
قلب اون شعرهای عاشقانه گفتن بلده
خالی سفره هامون رو پر از شقایق میکنه
واسه موجهای سیاه دستا رو عایق میکنه
همیشه غایب من زخمها مو مرحم میزاره
همیشه غایب من گریه هامو دوست نداره
نکنه یوقت نیاد .صداش به دادم نرسه
آینه سیاه بشه کور بشه چشم ستاره
خشم این پنجره خسته همیشه غایب
کلید صندوق در بسته همیشه غایب
......
دفتر بی خطم با خطهایی پریشان منتظر است دستی اورا ورق بزند...
....................................................................بدرورگرامی...
نترس این بلاها و کارها سر تو هم میریزه
والا چی بگم؟ من یکی تا حالا کتابخانه دلخواه پیدا نکردم بالاخره هرکدوم یه مشکل اساسی دارند....
با همه این مشکلات و اینکه هیچ ربطی به رشته ام نداره خیلی دلم میخواد یه مدت در یکی از کتابخانه ها کار کنم! گرچه فکر نکنم امکانش باشه...انهم با رشته ریاضی!
سلام
ببخشید که پاسخ سئوالتان را با تاخیر می دهم ، گرفتار بودم . شماره تلفن دفتر مجله ۲۲۲۷۹۷۰-۰۵۱۱
فکس۲۲۹۵۵۳-۰۵۱۱ است .
سلام...
یادداشت نویس را بیشتر از آفرینشهای ادیبانه می پسندم
تبریک...
با نامه سرگشاده به رییس جمهورهای جهان به روزم
سلام
تو که باز این جایی !!
معزل کتاب و کتابخوانی و ... یکی از بزرگترین مشکلات ماست...