یادداشتهای یک اطلاع رسان

وب نوشت های زهره نیکخواه دانشجوی کارشناسی ارشد کتابداری و اطلاع رسانی درباره کتابداری و اطلاع رسانی

یادداشتهای یک اطلاع رسان

وب نوشت های زهره نیکخواه دانشجوی کارشناسی ارشد کتابداری و اطلاع رسانی درباره کتابداری و اطلاع رسانی

کتابدار مجازی که پیشنهاد خواندن کتاب مرتبط را میدهد

 

وب سایت چه کتابی را باید بخوانم اگر چه طراحی آن بسیار ساده به نظر میرسد ولی بسیار کارآمد و هدفمند ارائه شده است . این سرویس به شما این امکان را میدهد تا تنها با نوشتن نام کتاب یا نام نویسنده ای که کتابی از او خوانده اید و یا هردو در چندین بانک اطلاعات کتاب جستجو کرده و کتاب های مرتبط یا مشابه با آنچه که خوانده اید را بیابید. قبل از جستجو پیشنهاد می کنم ابتدا در سایت عضو شوید ( این کار کمتر از ۱۰ ثانیه طول میکشد ) زیرا با اینکار کتاب هایی که این سرویس برایتان می یابد را می توانید بلافاصله به لیست کتاب های مورد علاقه خود افزوده و حتی آنها را بر اساس موضوعشان دسته بندی کنید. از امتحانش ضرر نخواهید کرد

[+ مشاهده : What Should I Read Next.com ]

منبع : اولیو

ISBN ، کتاب یاب جادویی

 

 

این وبسایت نیوزلندی یکی از بهترین جستجوگر های کتاب بر روی اینترنت به شمار میرود. البته بخشی از شهرت این سایت مربوط به قابلیت مقایسه قیمت کتاب هایی است که در کتاب فروشی های اینترنتی در حال فروش است. با این وجود وب سایت isbn به دلیل دیگر ویژگی هایش، برای کاربر ایرانی که هنوز از امکان خرید آنلاین محروم است نیز جذاب و مفید خواهد بود. اگر احیانا سایت آمازون را دیده باشید متوجه شده اید که چقدر جستجو در آن عذاب آور است ، شاید دلیلش سیاست مدیران سایت آمازون باشد که می خواهند کاربر بیشتر در سایتشان باقی بماند، دقیقا همان کاری که یاهو میکند و گوگل از آن پرهیز می کند. و البته این بار isbn همانند دلالی است که از مدل گوگل پیروی میکند.

برگردیم به ISBN : این سرویس به شما اجازه می دهد بر اساس نام نویسنده ، عنوان کتاب ، موضوع کتاب و حتی شماره شابک ( isbn ) کتاب به جستجو به پردازید و در عرض چند ثانیه جدیدترین و پرطرفدار ترین کتاب های مرتبط را بیابید. این سرویس هم اکنون همانند یک موتور جستجو عمل میکند ولی در کنار این امر در حال ایجاد یک بانک اطلاعات کتاب بر طبق شناسنامه نویسندگان نیز بوده و با توجه به اینکه همزمان نتایج چندین فروشگاه کتاب را برایتان مرور میکند قادر است قیمت ها را نیز با هم مقایسه کند.       

همچنین پس از یافتن کتاب مورد نظر شما لیستی از کتاب های مرتبط را که بیشتر مورد توجه خریداران قرار گرفته است را نیز مشاهده کنید. همچنین سعی شده است برای هرکتاب در حد یک یا چند پاراگراف توضیحاتی نوشته شود. . مشاهده یک نمونه جستجوی موضوعی - مشاهده پروفایل یک کتاب روی این سایت

مشاهده : ISBN.nu  

منبع : وبلاگ اولیو

چه می کنند این کتابخانه های عمومی (2)

 

در کتابخونه های عمومی مجموعه سازی به مفهوم واقعی اون اصلا وجود نداره . یکی از اصول اولیه ی مجموعه سازی  نیاز سنجی مخاطبان و کاربران کتابخونه است و از اونجایی که مخاطبان کتابخونه های عمومی رو طیف وسیعی از افراد جامعه از پیرمرد 100 ساله تا کودک 3-4 ساله  با سطوح مختلفی از دانش و اطلاعات در بر میگیره فراهم سازی مواد برای این کتابخونه ها از اهمیت فوقالعاده ای برخوارداره  و باید توجه و دقت دوچندانی به اون داشت در حالیکه چیزی که من در کتابخونه های عمومی در مورد مجموعه سازی دیدم این بود که هر از گاهی چند جعبه کتاب و مجله از طریق پست و توسط هیئت امنای کتابخانه های عمومی به کتابخونه ها ارسال میشه بدون اینکه به نیازهای واقعی اون کتابخونه و  کاربرانش یا حتی ویژگیهای بومی و محلی شهری که کتابخونه در اون  واقع شده  و هزاران نکته ی دیگه توجهی بشه. نظر خود من این هست که وقتی ما داریم هی در مورد کمبود بودجه و منابع مالی کتابخونه های عمومی صحبت می کنیم باید برای همین بودجه ی کم هم برنامه ریزی درست و اصولی داشته باشیم تا از این حداقلها استفاده ی بهتری داشته باشیم نه اینکه دست روی دست بزاریم و کتابخونه هامونو پر کنیم از منابعی که ممکنه سالهای سال هیچ خواننده ای نداشته باشن و فکر نکنیم چون الان در عصر اطلاعات و تکنولوژی هستیم قوانین دکتر رانگاناتان دیگه منسوخ شده اند  همه ی کتابخونه ها باید شعار  " هر کتابی خواننده اش " و " هر خواننده ای کتابش "رو سرلوحه ی برنامه های  خودشون  قرار بدن و کتابخونه های عمومی هم از این امر مستثنی نیستند.  

چه می کنند این کتابخانه های عمومی!

تابستان سال پیش من در یک دوره ی یکی دوماهه با یک کتابخانه ی عمومی همکاری داشتم . ور در همین دوره ی کوتاه بود که متوجه شدم که کتابخانه های عمومی در ایران واقعا دچار مشکلات عدیده ای هستند از کمبود نیروی انسانی تا کمبود فضا و تجهیزات و همینطور عدم استفاده ی کارآمد از تکنولوژیهای جدید نکاتی هستند که در اولین نگاه هر کسی که با این نوع از کتابخانه ها سروکار داره متوجه اون میشه . مثلا همین کتابخانه ای که من در مورد اون صحبت می کنم فقط یک کتابدار داشت که در دو شیفت صبح و بعد از ظهر کتابخانه رو اداره می کرد و و این کتابخانه در اون چند ماهه تازه داشت مراحل خودکار سازی رو طی میکرد و در اولین قدم ورود اطلاعات کتابهای کتابخانه از طرف مدیدیت کتابخانه های استان برای اونا تعیین شده بود و جالب این بود که برای ورود اطلاعات 8 هزار کتاب به کامپیوتر یه ضرب الاجل سه ماهه تعیین شده بود البته برای کلیه ی کتابخونه های استان و  من به شخصه شاهد استرسی که کتابدار این کتابخونه داشتن بودم وایشون واقعا از جون مایه میزاشتن چون این کتابخونه مراجعان زیادی داشت و در تمام ساعات روز کتابخونه واقعا شلوغ بود ( که البته یکی از دلایل این شلوغی اخلاق و برخورد خوب کتابدار این کتابخونه بود که مخاطبان بیشتری رو به کتابخونه جذب میکرد )و خود بخش امانت و یا نشریات نیاز به یک کتابدار داشت .حالا در کنار این همه مراجعه کننده ، ورود اطلاعات ، پاسخگویی به مقامات بالاتر ، نظافت کتابخانه ( که به بهانه ی کمبود بودجه خود این خانم کتابدار مجبور به  نظافت کتابخونه بودند !) ثبت کتابهای جدید ، نامه نگاریهای اداری ، تحصیلات ضمن خدمت کتابدار و ... و در برابر این همه کار و استرس ، کتابداران کتابخونه های عمومی حقوق ناچیزی هم می گیرند و از طرف دیگه  امنیت شغلی هم ندارند . نکته ی دیگری هم که در مورد کتابخونه های عمومی به نظرم جالبه مجموعه سازی در این کتابخونه هاست که در پست بعدی در موردش صحبت می کنم .

آفتابگردان : روزنامه ی محبوب سالهای نوجوانی من !

سال های آخر دوره ی راهنمایی بودم که با روزنامه ی آفتاگردان که ویژه ی نوجوانان بود آشنا شدم و تنها روزنامه ای که تا بحال اونو مشترک شده بودیم همین روزنامه بود که اگه درست یادم مونده باشم ضمیمه ی روزنامه ی همشهری بود و البته برادرم و من هر دو به اون علاقه شدیدی داشتیم و هر روز با ولع ، تمام صفحات اونو بدون جا انداختن حتی یک نکته ی کوچیک می خوندیم و البته نا گفته نماند که آخر سر ،  در مورد اینکه کدوممون جدولش رو حل کنیم یه نیمچه دعوایی هم با هم میکردیم و در کل روزنامه ی خوبی برای گروه سنی ما بود و هر نوع مطلبی از علمی گرفته تا داستان و شعر تو اون پیدا می شد . با یک نگاه اجمالی به تاریخ نشریات ادواری کودکان و نوجوانان در کشورمون متوجه می شیم که تعداد چنین نشریاتی که تونسته باشن در بین این گروه سنی محبوبیت داشته باشن اصلا زیاد نیست ( شاید خیلی خیلی هم کم باشه ) با توجه به این که مخاطبان این گروه از نشریات 20 میلیون کودک و نوجوان ایرانی هستن . گاه گداری چنین نشریاتی منتشر میشن ولی متاسفانه خیلی زود یا از نظر اقتصادی کم میارن یا اسیر مسائل سیاسی میشن و از صحنه خارج میشن همونطور که آفتابگردان دچار چنین سرنوشتی شد . البته روزنامه ی همشری الان ضمیمه ی دوچرخه رو داره که روزهای پنج شنبه چاپ میشه و تقریبا در حال و هوای آفتابگردان هست و من باز گاهی اوقات می خونمش ...البته فقط اینا نیستن و تعدادی مجله هستن که برای گروه سنی کودکان و نوجوانان چاپ شده اند و اولین اونها نشریه " سه فندق " بوده که توسط " علی نقی وزیری " منتشر شده هرچند که هیچ نسخه ای از اون در دسترس نیست . بعدها در سالهای 1330-1340 " کیهان بچه ها " و " اطلاعات دختران و پسران "منتشر شده اند و پیک دانش آموز ، پیک نوآموز و پیک نوجوان مجلات دیگری هستند که در این سالها منتشر شده اند و بعد از انقلاب مجله رشد اهمیت زیادی داشته  " ماهنامه سروش کودکان " ، " ماهنامه مستقل آموزشی رشد " ( رشد کودکان ، رشد دانش آموز ، رشد نو آموز ) ، " ماهنامه پوپک " ، " هفته نامه شاپرک " و " کیهان بچه ها " از مهمترین نشریات ادواری کودکان جامعه ما هستند . و یه جایی خوندم که در حال حاضر 55 نشریه ویژه ی کودکان و نوجوانان منتشر میشه ولی اینکه چقدر ویژگیهای یک نشریه کودک و نوجوان رو دارند و چقدر تونستن نیازهای واقعی مخاطبانشان رو برآورده کنن جای بحث داره . البته وقتی من دوره ی راهنمایی بودم مجله ای هم به اسم باران ( فکر کنم هنوز هم منتشر میشه ) منتشر  می شد که اونم محتوای خوبی داشت و بیشتر به مسائل دینی و علمی  با نگاه قابل فهم برای یه نوجوان می پرداخت. این مجله رو از طرف مدرسه به ما شاگرد اول ها !!! می دادند  که البته بقیه ی بچه ها هم بی نصیب نمی موندن و از الطاف شاهانه ی شاگرد اول فیض می بردن و مجله رو  بهشون امانت می دادم تا اونا هم بخوننش .

با تاسف فراوان الان دیگه بچه ها نشریات زرد رو که عکس فلان خواننده و بازیگر روش چاپ میشه و تعدادشون هم کم نیست و هر روز به صورت قارچ گونه در حال افزایش اند رو به سایر نشریه های دارای محتوای علمی و فرهنگی ترجیح میدن .