یادداشتهای یک اطلاع رسان

وب نوشت های زهره نیکخواه دانشجوی کارشناسی ارشد کتابداری و اطلاع رسانی درباره کتابداری و اطلاع رسانی

یادداشتهای یک اطلاع رسان

وب نوشت های زهره نیکخواه دانشجوی کارشناسی ارشد کتابداری و اطلاع رسانی درباره کتابداری و اطلاع رسانی

زند گی نامه ی پائولو کوئلیو


پائولوکوئلیو در سال 1947 در ریود وژانیروی بزیل زاده شد .پیش از اینکه به عنوان یک نویسنده ی مشهور مطرح شود یک نمایشنامه نویس کارگردان تاتر هیپی و ترانه سرای موسیقی مردمی برزیل بود . کمی بعد به عنوان یک روزنامه نگار و نمایشنامه نویس تلویزیونی مشغول بکار شد.                                     

کوئلیو در سال 1986 مسیر زیارتی باستانی اسپانیا جاده ی سانتیاگو را پیاده پیمود این تجربه را بعدها در کتاب " خاطرات یک مغ " شرح داد   که در سال 1987 منتشر شد سال بعد با کتاب دومش  "کیمیاگر"به یکی از پر خواننده ترین نویسندگان معاصر تبدیل شد و کتابهای او در بیست و نه کشور جهان منتشر شدند . بنا به مجله ی بین المللی  پابلیشینگ ترندز " کتاب کیمیا گر " یکی از ده کتاب پر فروش جهان در سال 1998 بوده است این کتاب تا کنون در کشورهای فرانسه آلمان ایران ایتالیا ترکیه یوگسلاوی و ... در فهرست پر فروش ترین کتاب ها بوده است .                                                                                                                     

" کیمیا گر" توسط دانشگاه شیکاگو به عنوان کتاب درسی توصیه می شود  و آن را در دستیابی به معرفت شخصی بسیار مفید می دانند.                                                                                               

آثار او در بیش از 120 کشور منتشر و به 46زبان ترجمه شده اند . بیش تر از بیست و هفت میلیون نسخه از کتاب های او به فروش رفته اند و بنا به گزارش نشریه ی فرانسوی " لیر" در ماه مارس سال 1999 او دومین نویسنده ی پر فروش جهانی در سال 1998 بوده است .

کوئلیو جایزه ی ادبی متعددی را از کشور های متعدد کسب کرده است منتقدان به سبک شاعرانه  واقع گرایانه  و فلسفی او را می ستایند . و" زبان نمادینی را که نه با مغزهای ما که با قلب هامان سخن می گوید" تحسین می کنند داستانسرایی او توانایی الهام به ملت های گوناگونی را دارد .

پائولو کوئلیو مشاور ویژه ی برنامه یونسکو" همگراییهای روحی و گفت و گوی بین فرهنگ ها " است .

 

فهرست کتابهای پائولو کوئلیو

خاطرات یک مغ (1987)

کیمیاگر(1988)

بریدا(1990)

عطیه ی برتر (1991)

والکیری ها (1992)

کنار رود پیدرا نشستم و گریستم (1994)

مکتوب(1994)

کوه پنجم(1996)

کتاب راهنمای رزم آور نور(1997)

نامه های عاشقانه ی یک پیامبر(1997)

دومین مکتوب(1997)

ورونیکا تصمیم می گیر بمیرد (1998)

شیطان و دوشیزه پریم (2000)

حکایت کتاب نخواندن ما ایرانی ها



قصه خواندن و نخواندن ما ایرانی ها هم حکایتی شده است. از کتاب و از همه چیزهای نوشته شده گریزانیم و در عوض ، حوصله فراوانی برای هر چیز شفاهی از جوک گرفته تا شکل امروزی آن اس ام اس و گوش سپردن به نقلهای دیگران داریم.

طبق آخرین آماری که چندی پیش در یکی از روزنامه های صبح منتشر شد ، هندی ها در رتبه نخست کتابخوانی جهان قرار گرفته اند. مردم این کشور ، هر هفته 10 ساعت کتاب می خوانند که همین میزان رتبه نخست را برای آنان رقم زده است.

پس از آنها چینی ها و فیلیپینی ها قرار دارند که با بیش از 8 و 7 ساعت ، کتابخوان ترین مردم جهانند. امریکاییان و اروپاییان از مستعمرات پیشین خود عقب مانده اند. کشور امریکا با 5 ساعت و 7 دقیقه و انگلیس با 5 ساعت و 6 دقیقه و ژاپن با 4 ساعت و یک دقیقه ، پس از کشورهای نه چندان توسعه یافته جای گرفته اند. صحت و سقم این آمار، اگر چه در ابهام قرار دارد اما همین که تلنگری بر ذهن هر ایرانی می زند که داریم فرهنگ مکتوب را فدا می کنیم در خور توجه است ، خاصه که با دنیای ویرانگر اینترنت به مقصود نخست نرسیده ، باید بارمان را برای مقصود دیگری ببندیم.

القصه ، هنوز کتاب نمرده و ما را به جز همین قبله راهی نیست ، اما می توانیم در این راه به آنچه ما را نگاه می دارد ، چنگ بزنیم ، هر چند نتوانیم گامی به پیش نهیم.

ناشران باید خلاقانه به تولید کتابهای جذاب ، کم قیمت و سبک بیندیشند. می گویند در کشورهای غربی و بویژه امریکا گروههایی تشکیل شده اند که به تناسب شرایط و رویدادهایی چون 11 سپتامبر ، بمب گذاری ها و انفجارها ، کتابهای کوچک و سبکی تدوین و منتشر می کنند که در شمارگان میلیونی همه را به خود مشغول می کند. نیاز امروز ما چنین کتابهایی است.                                                                                                                             

چه خبر ؟


سلام دوستان .
می خواستم بدونم کسی خبرنداره نتایج کارشناسی ارشد وزارت علوم کی اعلام میشه ؟ اگه کسی خبر داره به من هم یه خبری بده ...البته نتایج کارشناسی ارشد دانشگاه آزاد دیروز اعلام شد و خوشبختانه یا بد بختانه من هم قبول شدم و رتبه ام هم ۹ شده ولی خداییش فکرشو نمی کردم اینطور بشه ....نتایج کارشناسی ارشد وزارت بهداشت و همینطور نتایج آزمون استخدام ادواری هم اعلام شد ولی از وزارت علوم خبری نیست 

نتایج آزمون کارشناسی ارشد دانشگاه آزاد  را اینجا ببینید . 

روژه مارتن دو گار و خانواده تیبو



روژه مارتن دوگار

روژه مارتن دو گار نویسنده ی معاصر فرانسوی و یکی از بزرگترین رمان نویسان جهان در سال1881 در شهرکی نزدیک پاریس به دنیا آمد و در سال 1958 چشم از جهان فرو بست در طول زندگی نسبتا طولانی خود آثار متعددی از خود به جا گذاشت که مهمترین آنها بی شک خانواده ی تیبو است . نگارش و انتشار این رمان بزرگ از سال 1920 تا 1940 طول کشید و جایزه ی ادبی نوبل سال 1973 پیش از انتشار آخرین مجلد  به آن تعلق گرفت . خانواده ی تیبو مشتمل بر هشت کتاب است که زندگی 2 خانواده ی کاتولیک و پروتستان و به خصوص  دو برادر به نامهای آنتوان و ژاک را در اوایل قرن بیستم شرح می دهد . تاریخ حوادث در آغاز مشخص نیست  اما به تدریج وارد وقایعی تاریخی می شود و شخصیتهای واقعی در آن پدیدار می شود . اکثر شخصیتهایی که در کتاب هفتم وارد داستان می شوند شخصیتهای واقعی اند  و وقایع – خاصه وقایع آشکار و نهانی که به جنگ جهانی اول  و به انقلابات بزرگ این قرن منجر شد – عینا با واقعیت تاریخی تطبیق می کند درباره ی  این رمان سخن بسیار گفته اند . عده ای از سخن سنجان آن را از آثار جاوید ادبیات جهانی و حتی بزرگترین رمان قرن بیستم می دانند  و عده ای دیگر خاصه طرفداران رمان نو به آن بی اعتنایی می کنند و شیوه ی آن را کهنه می پندارند در سالهای اخیر که پسند روز در رمان نویسی  بسوی حذف شخصیت و تحقیر ماجرا و بی اعتنایی به وقایع  و قهرمان اصلی پیش رفته و قهرمان اصلی  رمان گویی خود رمان نویس یا به بیان دقیقتر ذهن رمان نویس شده است . روژه  مارتن دو گار در سخنرانی که هنگام گرفتن جایزه ی نوبل ایراد کرد چنین گفت : "رمان نویس واقعی کسی است که می خواهد همواره در شناخت انسان پیشتر برود و در هر یک از شخصیتهایی که می آفریند زندگی فردی را آشکار کند یعنی نشان دهد که چگونه هر موجود انسان نمونه ای است که هرگز تکرار نخواهد شد . به گمان من  اگر اثر رمان نویس بخت جاوودانگی داشته باشد به یمن کمیت و کیفیت شخصیتهای منحصر به فردی است که توانسته است به صحنه بیاورد . ولی این به تنهایی کافی نیست . رمان نویس باید زندگی کلی را حس کند باید اثرش نشان دهنده ی جهان بینی خاص او باشد  " این سخنان به تمامی در مورد خانواده ی تیبو نیز صدق می کند .                                                            

وقتی سکوت حرف می زند !


ادبیات امریکای لاتین در بازار نشر ایران جایگاه خاصی دارد. بسیاری از ناشران به سراغ انتشار ترجمه آثار نویسندگان این خطه از جهان رفته اند و بسیاری از مترجمان نیز در برابر وسوسه آثار داستانی این حوزه جغرافیایی نتوانسته اند مقاومت کنند.
اقبال علاقه مندان ادبیات به مطالعه آثار داستانی نویسندگان امریکای لاتین در ایران در شکل گیری چنین فرآیندی بی تاثیر نیست.این اقبال اگرچه باعث توجه ناشران به انتشار آثار نویسندگان امریکای لاتین شده ، اما جنبه های منفی نیز با خود به همراه داشته است.چه بخواهیم و چه نخواهیم ، ترجمه آثار ادبی امریکای لاتین به زبان فارسی با استقبال خوبی مواجه شده است و قطعا این استقبال و سنگین شدن کفه ترازوی تقاضا در بازار نشر به نفع آثار این نویسندگان ، آسیب هایی نیز برای او معتقد است وقتی یک مترجم توانا سراغ ترجمه اثری می رود، بهتر است سایر مترجمان به جای ترجمه آن اثر، سراغ سایر نویسندگان یا سایر آثار ادبی امریکای لاتین بروند تا هم نویسندگان بیشتری به جامعه فارسی زبان معرفی شوند و هم از اتلاف انرژی و وقت جلوگیری شود.با این حال و جدا از همه اینها، یک مشکل دیگر هم گریبان آثار ادبی امریکای لاتین را در بازار ترجمه ایران گرفته است ؛ چند سالی است ترجمه گزیده داستان های کوتاه نویسندگان امریکای لاتین در ایران رواج چشمگیری یافته است ؛ گزیده هایی که گاه مثلا در برگیرنده 10داستان کوتاه از 10نویسنده است.مساله ای که وجود دارد این است که اکثر نویسندگان امریکای لاتین ، بیشتر رمان نویس های توانایی هستند و شاهکارهای ادبی آنها رمان هایی است که نوشته اندکارپنتیه یک رمان دارد به اسم «گامهای گمشده» که واقعا شاهکار است ، یا «فورتونا تاوخسینتا» که شاهکارش جایگاه رمان «جنگ و صلح» را در ادبیات اسپانیولی زبان دارد و خیلی ها او را همتراز نویسندگانی چون دیکنز یا داستایوسکی می دانند.این نویسنده همراه سایر نویسندگانی که جایشان در بازار نشر ایران خالی است ، آثارشان به بسیاری از زبانهای جهان ترجمه شده است.در عین حال ، مشکل دیگری هم وجود دارد و آن ، توجه به برخی آثار یک نویسنده و بی توجهی به سایر آثار اوست. به گفته میرعباسی ، هنوز شاهکار میگل آنخل آستوریان ، نویسنده گواتمالایی و برنده جایزه ادبی نوبل سال 1967به فارسی ترجمه نشده است.این اثر که «مردان ذرت» نام دارد، ازجمله آثاری است که انتشارش ، اشتهار بسیاری برای خالق آن به همراه آورد.اکثر آثاری که از نویسندگان امریکای لاتین به فارسی ترجمه می شوند، از یک زبان واسطه به زبان فارسی برگردانده می شوند که این مساله می تواند آسیب های خاص خود را به همراه داشته باشد، عدم امکان تطبیق ترجمه هایی که از این آثار به زبانهای انگلیسی یا فرانسه صورت گرفته نیز در دور شدن اثر از اصلش بی تاثیر نیست.در ایران ، البته تابع قانون کپی رایت نیستیم و این مساله خود به خود بر بازار ترجمه و نشر کتاب تاثیر می گذارد. در سایر کشورها نویسندگان مترجمان خاصی دارند و بر فرآیند ترجمه آثارشان نظارت می کنند، اما در ایران وضعیت این گونه نیست.با همه این حرفها، ادبیات امریکای لاتین جایگاه خاصی در بازار نشر ایران پیدا کرده و این جایگاه با ترجمه آثار سایر نویسندگانی که در ایران رمانهایشان کمتر منتشر شده ، باز هم ارتقا پیدا می کند. باید منتظر ماند و دید قرعه ترجمه و انتشار اثر بر مدار آثار نویسندگان شناخته شده در ایران می چرخد یا نه.                                                                       

استانداردهای کتابخانه ای ، تعریف ایرانی می خواهند


 

                                                       



مردم ما کتاب نمی خوانند و یکی از دلایل آن را نبود کتاب در دسترس عنوان می کنند که از مصداق های آن کمبود کتابخانه است اما استانداردهای تعداد کتابخانه آنچنان متغیر است که نیاز به یک تعریف بومی واحد دارد.

عضو هیات امنای کتابخانه های عمومی کشور در تیرماه از کمبود بیش از 12هزار کتابخانه عمومی در کشور خبر می دهد. استاندار تهران هم در دیدار اعضای انجمن کتابخانه های عمومی استان تهران ، این استان را با 22 کتابخانه عمومی ، فقیرترین استان کشور می خواند. اما آن گونه که دبیرکل هیات امنای کتابخانه های عمومی کشور می گوید ، این گونه طرح استانداردها برای کتابخانه ها مبنای روشنی ندارد ، چرا که استانداردها در شرایط مختلف برای کشورهای مختلف متغیرند. ایران ، با بیش از 1600 کتابخانه عمومی حتی به نظر دبیرکل هیات امنا هم با جهان فاصله بسیاری دارد ، اما این همه آن چیزی نیست که درباره رابطه تعداد کتابخانه ها و استانداردهای آن از یک سو و کتاب نخواندن مردم از سوی دیگر مطرح است.

محمدحسن ملک احمدی می گوید: فدراسیون بین المللی کتابخانه ها هم تعریف واحدی برای استانداردهای کتابخانه ای ندارد و تعریف بومی از این استانداردها به کشورهای مختلف واگذار شده است.

طرح جامع کتابخانه های عمومی را که هنوز از چند و چون آن اطلاعی در دست نیست می توان تنها سند تعریف بومی استانداردهای کتابخانه ای و رسیدن به سطح قابل قبولی از میزان کتابخانه ها از منظر جهانی دانست اما تدوین این طرح و زمان اجرایی شدن آن مساله ای است که ما را همچنان به انتظار وامی دارد.

او معیارهایی چون گستردگی کشور ، پراکندگی جمعیت و سرانه کتاب در کتابخانه ها براساس جمعیت را از جمله عوامل مهم در تعریف استانداردهای بومی برای کتابخانه های عمومی ، کشور عنوان می کند. حافظیان عقیده دارد بدون داشتن آمار کتابخانه های بدون عنوان کتابخانه عمومی ، نمی توان درباره استاندارد تعداد کتابخانه های کشور نظر داد. اگر  برای هر 5 هزار نفر یک کتابخانه عمومی احداث کنیم و به استانداردهای جهانی هم نزدیک شویم اما کتابخوان نبودن مردم معضلی است که در این عرصه قابل توجه است.

ملک احمدی با اشاره به این که یکی از دلایل کتاب نخوان بودن مردم به نبود کتابخانه و در دسترس نبودن کتاب برمی گردد ، حل قسمتی از مشکل سطح پایین مطالعه در کشور را با راه اندازی کتابخانه های عمومی و بالابردن سطح استانداردهای ممکن می داند. حافظیان نیز پایین بودن شمارگان کتابها در کشور را با توجه به بالابودن عناوین آنها نشان دهنده پایین بودن سطح مطالعه و کتابخوانی می داند که یکی از ریشه های آن نبود و کمبود کتابخانه است.

او از در دست مطالعه بودن طرح جامع کتابخانه های عمومی برای تعریف استانداردهای بومی کتابخانه ای در کشور خبر می دهد و امیدوار است با به نتیجه رسیدن این طرح ، می توان به صورت جدی گفت چه شهری از میزان استانداردهای جهانی و بومی عقب است و کدام نقطه کشور وضعیت مطلوب و حتی خوبی دارد. او باور دارد که تنگناهای کتابخانه ها در سالهای گذشته ، کشور را از بسیاری کشورهای همتراز ایران عقب نگه داشته است اما یک کارشناس عرصه کتابداری و اطلاع رسانی ، نبود تعریف بومی از استانداردها را عاملی برای نداشتن تعریف از کتابخانه عمومی می داند. محمدکاظم حافظیان رضوی که عضو هیات مدیره انجمن کتابداری و اطلاع رسانی ایران هم است می گوید: در ایران کتابخانه عمومی به جایی گفته می شود که تابلو داشته باشد ، در حالی که تمام کتابخانه های مساجد، مدارس ، دانشگاه ها ، کتابخانه های محلی ، شخصی و تخصصی عنوان کتابخانه عمومی دارند. او از این منظر هم به کتابخانه عمومی می نگرد که : اگر تعریف ما کتابخانه عمومی باشد که دولت آن را برای استفاده عمومی دایر کند، ما از این نظر از جهان عقب افتاده ایم.